۱۳۹۰ دی ۱۶, جمعه

سانسور و تحریف در آثار کلاسیک ادبیات ایران

در ماه جون گذشته به ابتکار انجمن ناشران مستقل جهان، نشست و گردهم‌آیی ناشران فارسی‌زبان خارج از ایران در پاریس تشکیل شد. این نشست با موفقیت بسیار به سرپرستی خانم سنبل بهمنیار برگزار و ناشران بسیاری از اقصی نقاط جهان در آن شرکت کرده بودند که نام آن‌ها به شرح زیر است:

مسعود مافان، ناصر زراعتی از سوئد، حمید مهدی‌پور و عباس معروفی از آلمان، رضا چاوشی از هلند، بهمن امینی، گلناز برومندی و تینوش نظم‌جو از فرانسه، مسعود کدخدایی از دانمارک، فرهاد شیرزاد و بیژن خلیلی (که بدلیل مشکلات شخصی و اداری نتوانستم حضور داشته باشم) از امریکا.

وظیفه خطیر ناشران، کتابفروشان برای حفظ و اشاعه زبان فارسی در خارج از قلمرو اقلیم ایران و یا کشورهای فارسی‌زبان افغانستان و تاجیکستان بر کسی پوشیده نیست ولی دولت جمهوری جهل و جنون و جنایت که عنوان جمهوری اسلامی را یدک می‌کشد در آخرین اقرار و اعتراف عمومی توسط مقام خودخوانده رهبری، سانسور، تحریف و تخریب در کتاب را عادی و آزاد اعلام کرده‌ است. به فرازی از مطالب عنوان شده توسط این جنایتکار توجه کنید:

«روز چهارشنبه 29 تیرماه علی خامنه‌ای رهبر رژیم اسلامی طی سخنانی بر لزوم تشدید سانسور کتاب در ایران تأکید کرد. خبرگزاری حکومتی ایسنا گزارش کرد خامنه‌ای در دیدار مسئولان کتابخانه‌های بزرگ و عمومی و جمعی از کتابداران سراسر کشور گفت، لزوماً هر کتابی مفید نیست و نمی‌توان بازار کتاب را آزاد گذاشت. او هم‌چنین بر لزوم کنترل بازار کتاب و جلوگیری از انتشار که وی «کتاب‌های مضر» عنوان می‌کند، تأکید کرد».

در یکی از پیشنهادهایی که به نشست انجمن ناشران نمودم درخواست کردم که انجمن شرایطی بوجود بیاورد که ناشران بتوانند با همکاری با یکدیگر آثار کلاسیک ایران را بدون سانسور چاپ و منتشر کنند و از وارد کردن این کتاب‌ها که تیغ سانسور جمهوری اسلامی آن‌ها را مجروح و پاره پاره کرده است خودداری کنیم. ضمناً با توجه به این که شرکت کتاب خود، کلیات سعدی بدون سانسور را برای چاپ آماده کرده است، به‌عنوان آغاز راه درخواست کردم که این کتاب با سرمایه همه ناشران علاقمند به چاپ برسد تا جلوی تحریف و تخریب جمهوری اسلامی حداقل در مورد آثار کلاسیک زبان فارسی در خارج از میهن گرفته شود که مورد موافقت ضمنی دوستان قرار گرفته است که منتظر کارهای اداری و تدارکاتی آن خواهیم شد که این کار و احتمالاً کارهای مشابه امید بسیاری را برای انتشار باقی آثار کلاسیک در دل ما خواهد نشاند.

من خود شخصاً تعداد بیشماری از کتاب‌ها را بررسی کرده و موارد مربوط به سانسور و تحریف در آن‌ها را یافته‌ام و در برنامه‌های مختلف رادیویی و تلویزیونی آن‌ها را اعلام کرده‌ام، خوشبختانه مقاله مستدلی از دوست کتابخوان و پژوهشگری بنام آقای مسعود شیرمحمدی که یکبار در نشریه شهروند به تاریخ 4 نوامبر 2010 در کانادا چاپ شده است هفته گذشته به ایرانشهر رسید که آن را همراه با نامه ایشان به من برای استحضار خوانندگان ایرانشهر در صفحه 45منتشر می‌کنم که از یک طرف نشان دهنده وخامت اوضاعی است که زبان فارسی و آثار بزرگان ادب ایرانزمین با آن دست به گریبان‌اند و از سوی دیگر همان راهی را پیشنهاد کرده است که اینجانب همین موضوع را در نشست ناشران فارسی زبان خارج از کشور ارائه دادم که نشان می‌دهد این دوست ما چقدر خوب راه چاره را برای برون رفت از تحریف و تخریب آثار بزرگان پیدا و پیشنهاد کرده است.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر