۱۳۹۰ دی ۱۶, جمعه

سندی دیگر از دشمنی جمهوری اسلامی با پیشینه تاریخی ایرانیان

مناسبت‌هاي رسمي در تقويم جمهوري اسلامي سال آينده (1391 خورشيدي) به شرح زير خواهد بود:
86 مناسبت جمهوري اسلامي، 59 مناسبت اسلام و مذهب شيعه، 26 مناسبت جهاني و20 مناسبت ملي و باستاني .

مناسبت‌هاي جمهوري اسلامي بيشتر شامل مصيبت‌هايي است كه بر سر ايرانيان آورده‌اند و آنها را در ماتم خود شريك كرده‌اند. مانند رحلت جانگداز رهبر كبير انقلاب (شما بخوانيد خميني ملعون) تا شهادت مصطفي خميني مظلوم (شهادت ايشان دروغ محض است).
مناسبت‌هاي اسلامي البته از نوع شيعه آن از تقريباً 16 مناسبت در دوران پهلوي به 59 مناسبت اضافه شده است. از مناسبت‌هاي باورمندان ديگر اديان شامل زرتشتيان، يهوديان و مسيحيان هيچگونه خبري نيست (تنها يك مورد كه آن هم تولد عيسي مسيح است را ذكر كرده‌اند آن هم واژه‌ عليه‌السلام را با آن مخلوط كرده‌اند كه جنبه اسلامي آن حفظ شود).
دردناكتر از همه مناسبت‌هاي ملي و باستاني است
از سهم باستان، فقط نوروز، سيزده بدر و شب يلدا جايگاه خود را دارند (البته نوروز از 5 روز در تقويم‌هاي دوران پهلوي به 3 روز كاهش پيدا كرده است). چهارشنبه سوري، مهرگان، جشن سده به طور كلي حذف شده‌اند.
از روزهاي ملي فقط مناسبت انقلاب مشروطيت و جنبش ملي شدن صنعت نفت ايران حضور دارند. روز ملي خليج فارس را كه در دوران رياست جمهوري محمد خاتمي در تقويم ايران گنجاندند، پس از آن بود كه ايرانيان خارج از ميهن در يك حركت خودجوش در سراسر جهان عليه تصميم نشنال جئوگرافيك و اطلس منتشر شده‌اش كه خليج فارس را به نام مجعول خليج عربي تغيير داده بود بپا خاستند. بر اين اساس ايرانيان خارج از ميهن چند ماه پيش از اعلام دولت جمهوري اسلامي، روز ملي خليج فارس را روز اول فوريه اعلام كردند و در تقويم‌هاي خود گنجاندند. بايد توجه داشت با نشستن محمود احمدي نژاد به زير آفيش تبليغاتي كه خليج فارس را خليج عربي ناميده و دم برنياورده معلوم مي‌شود كه سردمداران جمهوري اسلامي تا چه حد به فكر عنوان‌هاي ملي ايران هستند.
اكنون دولت جمهوري اسلامي، نوكرهاي بي‌جيره و مواجب و يا با جيره و مواجب خود را مامور كرده است تا با استفاده از نام و اعتبار مورخين مورد قبول ايرانيان روز جهاني كوروش بزرگ را تخطئه كنند.
نمونه اين افراد آقايي است به نام صدرا محققي كه در مقاله‌اي با آسمان و ريسمان به هم بافتن و نقل قول از آقاي رضا مرادي غياث‌آبادي و سؤاستفاده از مجادله قلمي ايشان با دكتر اسماعيل نوري علاء و تكذيب «رحيم مشايي» (منظور دعواي دسته خامنه‌اي و دسته احمدي نژاد است) از بيخ و بن روز جهاني كورش بزرگ را منكر شده‌ است.
براي آنكه بتوانم ثابت كنم روز جهاني كورش بزرگ كاملا ادعاي درستي است يكي از مستندات تاريخي را گواه مي گيرم.
كتيبه‌اي است به نام رويدادنامه نبونيد كه لوحه‌اي است گلي – دو رويه به خط و زبان بابلي نو (اكدي) كه اكنون در موزه بريتانيا در لندن (گالري 55 – قفسه 15) نگهداري مي‌شود و خود آقاي رضامرادي غياث آبادي به طور كامل آن را به فارسي ترجمه كرده و آن را در سايت خود قرار داده‌اند.
چكيده يكي از بندهاي آن به اين صورت است.
«كوروش به بابل اندر آمد. به پيش گام‌هاي او، شاخه‌هاي سبز افشانده مي‌شد. او با مردمان شهر، پيمان صلح و آشتي گذارد. كوروش به همه مردمان بابل، پيام درود و شادباش فرستاد.»
روز ورود كورش بزرگ به بابل را آقاي غياث‌آبادي 28 اكتبر 539 پيش از ميلاد محاسبه كرده‌اند و تقريباً تمامي دانشمندان ديگر آن را 29 اكتبر 539 پيش از ميلاد يعني با اختلاف يك روز ذكر كرده‌اند.
آيا اختلاف يك روز كافي است كه آقاي مرادي غياث‌آبادي كه شخصاً از دانش ايشان بهره بسيار برده‌ام. حال كه 29 اكتبر مورد قبول افراد بسيار به عنوان روز جهاني كوروش بزرگ قرار گرفته آن را انكار نمايند.
آيا ورود صلح‌آميز كوروش و نه حمله او كه توسط خود بابلي‌ها گزارش شده است كافي نيست كه اين روز را بزرگ بدانيم و آن را جشن بگيريم و آن را جهاني بخوانيم؟
جهاني خواندن روز كورش بزرگ از اين جهت است كه آن چه از جهان باستان از دوستان و دشمنان ايرانزمين بجاي مانده از كورش بزرگ ستايش كرده‌اند و آن چه از تاريخ معاصر جهان در دست داريم از پدران بنيادگذار امريكا و قانون اساسي امريكا گرفته تا كليه مستشرقين و نويسندگان غربي اين شخصيت و پيام‌هاي انساني او را ستوده‌اند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر