بالاخره پس از قريب به شش ماه كش و قوس و جنايت و سركوب آشكار و وقيحانه، يكي ديگر از ديكتاتورهايي كه ملت خود را به گروگان گرفته بود، در مقابل قيام مردم تاب نياورد و عليالرغم همه هاي و هويها، تشت او نيز از بام به زير افتاد و طبل تو خالياش از صدا فروماند.
بار ديگر عزم و اراده يك ملت نشان داد كه تاريخ در حال تكرار است و آنان كه باور ميكنند پادشاه پادشاهان و نمايندگان خدا بر زمين هستند، همگي سرنوشتي مشترك دارند. سرنوشتي كه آن را قهر تودهها رقم خواهد زد و موج ناشي از آزادي خواهي ملتها خانههاي ايشان را در هم خواهد كوبيد.
در هر حال قذافي هم رفت و در زمره كساني قرار گرفت كه تاريخ زشتي رفتار و قساوت او را قضاوت خواهد كرد. و در اين سرنگوني، تجربه هاي 42 ساله سردمدارياش نيز يارياش نكرد. چرا كه هرگز در اين سالها تجربهاي درست نياندوخت و با چشم بينا در زندگي مردم خود ننگريست.
اما موضوع اين مقاله كوتاه رفتن و يا ماندن ديكتاتور ليبي نيست. بلكه صحبت از كساني است كه با او پالوده خوردند. كساني كه به قيمت ناديده گرفتن حقوق مردم ليبي در همه اين سالها از آن ديكتاتور حمايت كردند با او معامله نمودند و شريك سفرهاش بودند.
ميگويند قذافي فردي خودمحور و بسيار بدبين بوده است. او حتي در يك مورد يكي از پسران خود را هم كه مشكوك به اقدام به كودتا بر عليه پدر بوده را سالها در زندان نگه داشت. اما براستي ياران غار اين ديوانه مستبد چه كساني بودند؟! بسياري از نزديكان قذافي در اثناي اين ايام كه مخالفان او به پا خواستند از او دوري كردند. وزير خارجهاش به انگلستان پناهنده شد. وزير دادگستریش در ميان مخالفان جا گرفت و حتي اين اواخر نخست وزيرش هم فرار را برقرار ترجيح داد. خاندان قذافي در اين سالها معاملات ميليوني بسياري كرده است. گفته ميشد كه در يكي از پارتيهاي پسر او در جنوب فرانسه خوانندهاي امريكايي را با هواپيماي اختصاصي بردهاند و دستمزد 4 ميليون دلاري براي يك شب به اين زن دو رگه هنرمند پرداخت كردهاند. حال اين خبر صحت داشته باشد يا پهلو بسايد به اخباري مانند هشتاد بيليون دلار اختلاس حسني مبارك و ديگر اخباري كه اين گونه مواقع در پس زمينه تفكر مردم تاثيرگذار ميشود، يك نكته را آشكار ميكند. براستي ظالمان تنها خواهند ماند. چرا كه هرگز نخواستهاند گوشي شنوا و چشمي بينا براي مردمشان داشته باشند.
آنها كه با قذافي پالوده خوردند و آنانكه همانند بشار اسد هم دندان او بودهاند نيز خوب ميدانند كه عاقبت همگانشان سياه است. اما آنكه اين چرخه تقدير در گام بعد خود، كدام مستبدي را از اريكه قدرت پوشالياش به زير كشد و راه را براي احياي آزادی كدام ملت بگشايد، فقط كمي تامل ميخواهد تا موعد آن فرا رسد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر