۱۳۹۰ اسفند ۲۴, چهارشنبه

روزی که وست وود جان تازه می گیرد

آن وقت‌ها نوروز كه مي‌خواست از راه برسد با خودش پيام‌هاي بسياري را به همراه داشت. خانه‌تكاني، ظروف مسي را صيقل دادن، هديه خريدن، لباس شب عيد دوختن و كفش و كلاه تازه خريدن، و بعدش براي اقوام دور و نزديك و همكاران اداري و سفركرده‌ها كارت تبريك خريدن و پست كردن، كمي جلوتر وسايل سفره هفت سين خريدن و سبزه سبز كردن و دريافت كارت‌هاي تبريك از اينور و آنور و انعام پست‌چي را دادن و هديه به سُپور محل و بعدش هم چهارشنبه‌سوري و از آتش پريدن و قاشق‌زني و ... و خريد تقويم اقبال و البته بعدها گرفتن رايگان تقويم بانك ملي بلافاصله سال تحويل و دور سفره نشستن و گوش دادن به شاه و ملكه در راديو و البته بعدها ديدن تصويرشان در تلويزيون و بعد تعطيلي مدرسه و اداره و كاسبي و چند روزي مسافرت كردن و يا اگر به سفر نمي‌رفتي ديد و بازديد از فاميل و دوستان و دست آخر هم سيزده را بدر مي‌كردي حتي اگر باران سيل‌آسا مي‌آمد و بعدش هم روز از نو روزي از نو، درس و مشق و مدرسه و اداره و كار تا سال بعد.

براستي هر يك از ما دهها خاطره شايد هم صدها خاطره را در سينه داريم از اين همه وقايع ريز و درشت نوروزانه و بازگو نشده. ما خود تبعيدي‌ها يا فراري‌ها كه به خارج از ميهن مالوف پرتاب شديم و در همان سال‌هاي اول و دوم بعد از انقلاب هر يك در گوشه‌اي از اين جهان پهناور ساكن شديم تقريباً هيچ يك از امور فوق را انجام نداديم و ديگر نمي‌داديم چرا كه اصولاً شرايطش را نداشتيم ولي در طي سه دهه به شكرانه فرهنگ ديرپاي ايرانزمين و همت هر يك از ايرانيان و عاشقان نوروز، اين خجسته رسم و سنت ملي در خارج از ايران، به بهترين صورت ممكن جشن گرفته مي‌شود و همه و همه پير و جوان در آن سهيم هستند نوروز از طرف بسياري از ملت‌‌ها و دولت‌هايي كه در آن زندگي مي‌كنيم شناخته شده است و رييس جمهور آمريكا نيز چند سالي است كه پيام نوروزي به ملت ايران و نوروز ايران مي‌دهد.

من شخصاً به سه كاري كه شركت كتاب در طول اين سال‌ها در خارج از كشور ويژه نوروز انجام داده است و بالندگي فرهنگي بسيار با خود به همراه داشته است افتخار مي‌كنم.

نخست: داشتن يك تقويم ايراني كه همه باورهاي ايرانيان را در بر گيرد و از سانسور دولتي و دستورات دولت بركنار باشد. هزينه آن توسط آگهي دهندگان پرداخت شود كه به تواند به رايگان توزيع شود يا ما به اندازه كافي توان مالي داشته باشيم اگر كسي نخواست كه با آگهي همراه باشد بتواند آن را از هر جايي خريداري كند.

به جرات مي‌توانم بگويم كه شركت كتاب تا كنون بيش از يك ميليون جلد تقويم در اين سه دهه با مطالب ملي و ميهني در اختيار جامعه ايراني قرار داده است و اين ميسر نمي‌شد مگر از نخستين كساني كه با ما همدلي كردند و به ما كمك كردند ياد نكنيم. داريوش و پرويز فاخري براي چاپ تقويم و منصور سلامتي براي چاپ جلد تقويم و آقاي مارك عاملي وكيل دعاوي كه نخستين آگهي دهنده به اين تقويم بود و همه اينها، آغازش در نوروز 1981 يعني 31 سال پيش اتفاق افتاد.

دوم: ديد و بازديد نوروزي يكي از ماندگار‌ترين رسوم، يادگاری از نياكان ما است. بدينوسيله غبارهاي روابط سال قبل را با مهر و دوستي جايگزين مي‌كنيم. در خارج از ايران به دليل كمبود وقت و نبودن تعطيلي در اين ايام انجام اين مهم بسيار مشكل است. بنابر اين مي‌بايست در يكروز همه بتوانيم در يك محل اين كار را انجام دهيم. با الهام از نياكانمان در سال 2003 به شهرداري وست لوس‌آنجلس رفتم و از آن ها خواستم نخستین یکشنبه هر سال را اجازه دهند که بخشی از خیابان وسست وود را ببندیم و خوشبختانه با همكاري علي اكبر حلمي و مشاغل وست وود این کار به سامان رسيد و نتيجه آن خيل ايرانياني است كه در وست وود در نخستين يكشنبه هر سال به ديدار هم مي‌آيند و بخشي از وست وود را نيز شهرداري به همين دليل Persian Square خوانده است.

سوم: كتابفروشي شركت كتاب همه‌گاه براي نوروز حالتي خاص به خود گرفته است. و نوروز با كارت‌هاي تبريك نوروزي و كتاب‌هاي ويژه جشن نوروز و برقراري هفت‌سين و شيرين كام كردن بازديد كنندگان جلوه‌اي خاص به اين كتابفروشي داده و مي‌دهد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر