۱۳۹۱ اردیبهشت ۶, چهارشنبه

موسیقی ؛ میراثی که سینه به سینه به ما رسیده است

در مورد موسیقی ایرانی در خارج از ایران در 33 سال گذشته پرسش ها و پاسخ های فراوانی مطرح شده است و می شود.
به راستی چه عواملی در پایه گذاری آن نقش داشتند و چه عواملی توانستند آن را حفظ کنند و چه عواملی تلاش کردند آن را از بین ببرند.

پیش از این که به این موضوع نگاه کنیم بهتر است به تاریخ موسیقی ایران در قلمرو ایران در قرون پیش از آن نگاهی کوتاه بیندازیم.

"در ایران پیش از اسلام نخستین اسناد مربوط به موسیقی ایرانی ، از هر مقوله ی آن ، به دوره ساسانیان مربوط می باشد . در دربار ساسانیان ، موسیقیدان ها مقام رفیعی داشتند. امپراتوری خسرو دوم (خسرو پرویز) که از سالهای 590 تا 628 بعد از میلاد حکم می راند و شکوه دربارش در بسیاری از داستانها گفته شده است، حامی مسیقیدان های بی شماری بوده است. رامتین، نکیسا، آزاد، سرکش و باربد از مهمترین موسیقی دانهایی بودند که نامشان هنوز باقی است."

دستگاه در موسیقی ایرانی – پرفسور هرمز فرهت – مترجم مهدی پور محمد ، انتشارات پارت ، چاپ چهارم ، صفحه 17


و بعد از استیلای اعراب:

" در آغاز رهبران مذهبی اسلام ، نظر مساعدی نسبت به موسیقی نداشتند و آن را مایه فساد و بیهودگی می شناختند"

دستگاه در موسیقی ایرانی – پرفسور هرمز فرهت – مترجم مهدی پور محمد ، انتشارات پارت ، چاپ چهارم ، صفحه 19


سخنان گهر بار!!! رهبر انقلاب اسلامی (خمینی) در همان اوان انقلاب را در رابطه با موسیقی در مصاحبه با اوریانا فالاچی مرور کنیم:

پرسش اوریانا فالاچی : شما موسیقی را عامل فساد و شهوترانی دانسته اید. ولی آیا آثار موسیقی کسانی چون باخ و موتسارت و بتهون و وردی را نیز با این همه معنویت آنها عامل فساد میدانید؟

پاسخ خمینی گجسته : من اینهایی را که اسم بردید نمی شناسم ولی اگر مارش جنگی ساخته باشند کارشان خوب است. در غیر اینصورت کارشان قابل قبول نیست. "


یاد آوری یک نکته در این مورد لازم است که هیچ یک از پشتیبانان انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی ( نهضت آزادی – جبهه ملی – سازمانهای چپ و...) از این که خمینی گجسته کمر به نابودی موسیقی ایران بسته است، واکنشی نشان ندادند. با اظهار نظر خمینی تکلیف هنر و هنرمندان موسیقی در جمهوری اسلامی روشن تر گردید و اجبار به مهاجرت برای هنرمندان قطعی شد و آن ها که ماندند مجبور به سکوت شدند .

بدون شک جمهوری اسلامی با استفاده از مطبوعات قلم بمزدش و یا قلم بدستان ذوب شده در اسلام ناب محمدی!!! با عنوان آن که موسیقی لوس آنجلسی موسیقی مبتذل است تلاش کرد که آن را بی اعتبار کند و از سکه بیندازد ولی با همه تبلیغات فریبنده اش نتوانست به این مهم دست یابد. در برابر مردم داخل ایران به تعداد میلیونی و به طریق زیر زمینی نوارهای موسیقی صوتی و نوارهای ویدیویی موسیقی را تکثیر و آن را در داخل کشور زنده نگه داشتند.

اگر بپذیریم ایرانیان و بویژه شاعران و ادیبان نقش بسیار بزرگی در حفظ و اشاعه ادبیات فارسی به زبان دری داشتند که نقش فردوسی بزرگ از همه آنها چشمگیرتر است باید این را نیز قبول داشته باشیم که حفظ آن برای آیندگان آنها بدلیل داشتن وسیله انتقال یعنی "خط" امکان پذیر بوده، اما به موازات آن حفظ موسیقی ایرانی و گوشه ها ی آن با توجه به نبودن نت نویسی، بسیار مشکل بوده است و مشکل تر نیز شده است. چرا که اعراب مسلط بر جان و مال ایرانیان و دین جدیدشان با اشاعه موسیقی مخالف بوده و آن را نهی می کرده اند و این تنها ایرانیان غیر مسلمان بوده اند که در این رهگذر و با دادن جزیه نه تنها توانستند خود و هویت خود را حفظ کنند، بلکه توانستند موسیقی ایرانی خود را نیز با وجود نداشتن خط نت نویسی و با توجه به دین مسلط (یعنی دین اسلام ) که با موسیقی مخالف بود، سینه به سینه به نسل های پس از خود برسانند.

اگر حتی بپذیریم که یهودیان نقش گسترده ای در پیش از دوران صفویه( با توجه به این که مدارک مکتوبی وجود ندارد- یا نگارنده نتوانسته است به آن دست یابد) در موسیقی نداشته اند، در این دوران بخاطر خفقان و استبداد که از برکت شیعیگری بر ایران مستولی شد، یهودیان نقش تعیین کننده در بقای موسیقی ایرانی داشته اند و نسل به نسل و سینه به سینه آن را تا دوران معاصر حفظ کرده اند.

"صنعت و حرفه موسیقی و رقص و آواز هم در این مملکت بطور انحصار در دست یهودی ها واقع گردیده ، مشهور است که ملل شرقی اشتغال بدین قبیل حرف و صنایع را برای خود پست و حقیر دانسته و به طور انحصار آن را به ملل سائره واگذار کرده اند. ایرانی ها هم دارای همین نظریه هستند و از اشتغال به صنایع موسیقی و آواز و رقص عار دارند"

برگرفته از کتاب ایرانیان در گذشته و حال تالیف مادام ا.س. وولفسن، در دوران قاجار از کتاب سرگذشت موسیقی ایران، تالیف روح الله خالقی صفحه 22 جلد اول چاپ


اینکه چه کسانی در خارج از کشور و در غربت به ادامه موسیقی ایرانی یاری رساندند را باید از هنرمندان پرسید و اکثریت قریب به اتفاق آنان بر این باورند که ایرانیان یهودی عاشق فرهنگ و هنر ایران در لس آنجلس بودند که سبب ساز ادامه موسیقی ایران شدند.

این است که یهودیان ایرانی در دو مرحله از تاریخ نقش بزرگی در پایداری موسیقی ایرانی ایفا کردند ، موسیقی را پس از استیلای اسلام ( یا پس از استیلای مذهب شیعه) به دوران معاصر تاریخ انتقال دادند و در دوران غربت پس از خمینی در پراکندگی ایرانیان در سراسر عالم بویژه در لوس آنجلس توانستند با حمایت مادی و معنوی، درخت موسیقی ایرانی را آب داده و شکوفا نگه دارند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر