۱۳۹۱ شهریور ۲۲, چهارشنبه

خبر داریم تا خبر

ایرانیان به ویژه ایرانیان خارج از کشور بر سر هر چیزی که فکرش را می توان کرد اختلاف نظر دارند ولیکن بر یک چیز اتفاق نظر داشتند و دارند، اعتماد به خبر پراکنی نورالدین ثابت ایمانی، چرا که به خوبی درک کرده بودند خبری که او می‌دهد خبر است و ناخالصی در آن نیست.
 
از زمانی که بشر در سپیده دم تاریخ، زبان به سخن گفتن گشوده، به مخاطب خود خبررسانی کرده است. در دوران باستان ما ایرانیان از نخستین مللی بوده ایم که در زمان داریوش بزرگ، خبر رسانی را با ساختن راه و ایجاد چاپارخانه* به سریعترین نوع ممکن انجام می‌دادیم.
خبر رسانی در درازای تاریخ، سرنوشت تیره و تاری داشته است به ویژه حکومت‌های خود کامه تا توانسته‌اند این سرنوشت را غم انگیز‌تر کرده‌اند و هرچه به دوران جدیدتر می رسیم باز هم ابعاد تحت ستم بودنش، بد و بدتر می شود.
ایران ما نیز از این قاعده مستثنی نبوده و با عقب افتادگی ایران از کاروان پیشرفت از سده های ۱۷ میلادی به بعد سرنوشت این خبرپراکنی به سودطبقات حاکم و به زیان توده مردم رقت بار بوده است. از دوران مشروطه که مطبوعات رکن چهارم مشروطیت قلمداد شد، دوره‌های بسیار کوتاهی در ایران به طور نسبی، خبر رسانی آزاد وجود داشته است. این دوره‌های خبر رسانی‌های آزاد فقط در دورانی بوده که دولت به‌دلایلی قدرت سرکوب نداشته و در حقیقت سنبه ملت پرزورتر بوده است (دوران پس از انقلاب مشروطه - دوران پس از شهریور 20 و دوران پس از انقلاب اسلامی) به استثنای دوران صدارت دکتر مصدق که او و دولتش به خبر پراکنی آزاد و بدون سانسور اعتقاد داشتند. در رسانه های دوران سیاه استبداد، به ویژه پس از جا افتادن حکومت سیاه اسلامی تا کنون، خبر خوانان و خبر سازان و عوامل خبر رسانی از خود اراده ای نداشته اند و این دولت های مستبد بوده‌اند که هر چه می‌خواسته اند به آنها دیکته کرده اند و آنها نیز به انجام آن ناچاربوده‌اند، هر چند آن اخبار از بالا دیکته شده به زیان ملک و ملت بوده است.
در این دوران ۱۰۶ ساله پس از انقلاب مشروطه، معدودی از روزنامه‌نگاران توانستند با استفاده از آزادی های مدنی و مطبوعاتی در خارج از مرزهای ایرانزمین، خبر حقیقی یا خبر بدون حضور چماق دولتی را به ملت ایران برسانند. از نمونه‌های درخشان این نوع روزنامه نگاری، انتشار روزنامه حبل المتین در کلکته هندوستان است که به مدت سی و اندی سال از اواخردوران ناصرالدین شاهی تا اوائل دوران رضاشاه در سال ۱۳۰۹ ادامه داشته است. یکی دیگر از نمونه‌های درخشان روزنامه‌نگاری، تاسیس نشریه ایران تایمز درنوروز 1349 خورشیدی در واشنگتن دی سی به همت جواد خاکباز است که تا امروز پیوسته و مستقل منتشر شده است.
پس از آن در آستانه جنگ جهانی دوم ، کشورهای بیگانه برای زورآزمایی با یکدیگر به تاسیس شبکه های رادیویی فارسی زبان دست می زنند، رادیو برلن و متعاقب آن رادیو بی بی سی. پس از کودتای 28 مرداد عناصر جدیدی وارد صحنه مبارزات خبر رسانی می شوند، مهاجرت کنندگان به کشورهای شوروی و اقمار آنان، برنامه هایی رادیویی تاسیس می کنند تا افکار و مرام حزبی خود را تبلیغ کنند و خبر رسانی ایدئولوژیک نیز در برنامه‌های خبری آنان منعکس می‌شود(رادیو پیک ایران حزب توده و رادیو پکن). در رابطه با نیات پلید رادیو‌های بیگانه برای مثال در گرماگرم جنگ لفظی بین دو دولت شاه و صدام، آخوند روح الله خمینی که آن هنگام در تبعید در عراق بسر می‌برد، اعلامیه‌های ضد دولت و ملت ایران (چرا علیه ملت به دلیل آن که خمینی به محض به قدرت رسیدن امت را جایگزین ملتی کرد که از آن متنفر بود) را از بخش فارسی رادیو عراق پخش می‌کرد. (جالب است این جا اشاره کنم که مخالفان مجاهدین خلق به ویژه خمینی چی‌ها و خامنه ای چی‌ها حضور آنان را در عراق و استفاده از منابع دولتی عراق و صدام حسین را دشمنی با ایران و ملت ایران تبلیغ می‌کنند ولی هرگز از خواندن اعلامیه‌های خمینی با صدای خودش در رادیو عراق شرم نمی‌کنند). بهر روی این رادیوها و برنامه‌های آنان در اختیار دول بیگانه بود. وقوع انقلاب اسلامی و خروج میلیونی ایرانی‌ها چه به اجبار و چه به اختیار گروه جدیدی را وارد کارزار خبر رسانی کرد و برای نخستین بار این افراد که مستقل هم بودند و به جایی و کسی هم وابسته نبودند. هسته های اولیه خبر رسانی مطبوعاتی، رادیویی و تلویزیونی را آن هم با سرمایه شخصی بوجود آوردند. تیم ثابت ایمانی - نوشین ملک نصر در برنامه تلویزیونی و برای نخستین بار، تیم ایرج گرگین - نورالدین ثابت ایمانی با تاسیس رادیو امید با سرمایه گرگین شروع خبر رسانی رادیویی مستقل از دولت کشور مادر (یعنی ایران) و کشور بیگانه یا در حقیقت میزبان (یعنی آمریکا) را پی افکندند، بعدها ثابت ایمانی خود رادیو ایران را تاسیس و سپس با ایرج گرگین رادیو امید ایران و بعدا" با انحلال رادیو امید ایران به رادیو صدای 24 ساعته رادیو ایران پیوست. در همان مواقع با کانال 18 تلویزیون لوس آنجلس از طریق پرویز قریب افشار نیز برنامه خبری تلویزیونی خود را به بینندگان خود ارائه داد. با آغاز کار تلویزیون ملی ایران به مدیریت ضیا آتابای تحول جدیدی در امر رسانه‌ها بوجود آمد برای نخستین بار ایرانیان برونمرز توانستند امواج تصویری خود را به داخل ایران بفرستند و با پیوستن نورالدین ثابت ایمانی به این تلویزیون، ایرانیان پس از 20 سال مجددا ثابت را بر صفحه تلویزیون نظاره کردند. اما این بار او خبر خوان مستقل بود و با عمله و اکره تلویزیون پشم شیشه(تلویزیون جمهوری اسلامی) تفاوت تام و تمام داشت. کراوات می زد، خبر را از منابع بین المللی نقل می کرد و گزارش می‌داد، بنابراین به بت خبری میلیون‌ها نفری که در داخل ایران و خارج ایران که از ماهواره استفاده می کردند تبدیل شد(در چند سال آخر او به همراه مژده حبیبی به تلویزیون پارس پیوست که در ایران نیز قابل دیدن بود و هست). در همان اثنا به همت آمریکاییان بیزینس من ( بازرگان منش البته بدون بار منفی آن) رادیو موج متوسط آن هم 24 ساعته در لوس آنجلس شروع به کار کرد که آن نیز تحولی شگرف در زندگی جامعه ایرانیان برونمرزی به جای گذاشت و با پیوستن تیم ثابت ایمانی و ناظریان، شرایطی بوجود آورد که حس می‌شد در ایران پیش از انقلاب زندگی می‌کنی، آنهم با یک تفاوت، خبری که دریافت می کنی خبری است با استانداردهای خبر در رسانه های امریکا بدون سانسور و تحریف. چرا که فرستنده خبر به فکر شمارشنوندگان بیشتر است و برای حصول به آن باید امین باشد و راستگو و خبر ناراست یعنی کم شدن شنونده! و شنونده کمتر یعنی از دست دادن آگهی و از دست دادن آگهی یعنی درآمد کمتر و این را آمریکایی بیزینس من بر نمی تابد.
ثابت ایمانی ، اوائل سال 2012 و تا پیش از بیماری نا علاج بی‌مروت با کوله باری از تجربه (بیش از 50 سال کار خبری) با همان صلابت و گیرایی صدا و به یمن آزادی مطلق در خبر پراکنی در کشور میزبان به شخصیتی بی بدیل و یگانه تبدیل شده بود که با جان و روان تک تک شنوندگان وبینندگانش در رابطه ای عمیق بود و زمانی که خبر درگذشت او در سحرگاه سه شنبه در ایرانشهر (به معنای سراسر جهان که ایرانیان می زیند) پیچید همه را در سوک خود نشاند.
پانویس:------------------------------------------

*چاپارخانه به محل‌هایی گفته می‌شدکه اسب‌ها و سواره‌هایی که دارای خبری بودند در آنجا استراحت می‌کردند و یا اسب خود را با اسب تازه نفسی تعویض می‌کردند. در این محل ها، همواره اسب‌ها و ماموران (سواران)آماده و تازه نفس حاضر بودند تا اخبار و نامه‌های حکومتی در سریع‌ترین زمان ممکن وبدون تاخیر به مقصد برسند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر